فاطمه افشاری

🧠 همواره برای کشف حقایق و چرایی زندگی به راهنمایی شما دوستان منتقدم نیازمندم...

فاطمه افشاری

🧠 همواره برای کشف حقایق و چرایی زندگی به راهنمایی شما دوستان منتقدم نیازمندم...

نوشته های کوتاه فاطمه افشاری

پیام های کوتاه
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

استاد انتسیکلپدیست

پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۸:۲۰ ب.ظ | فاطمه افشاری | ۰ نظر

شاید یکی از سوالهایی که ذهن بشریت را درگیر خود می‌کند این باشد که اصلا آغاز تفکر کجا بوده است البته شاید هم عین خیالشان نباشد ما که فضول مردم نیستیم! اما اگر کسی به این فکر کرد که آغاز تفکر چگونه بوده می‌آید سراغ من چون فقط من می‌دانم... شما هم حالا که کنجکاو شدید بدانید باید کمی اطلاعات تاریخی خودم را در اختیارتان بگذارم.

از آنجایی که دو روایت مثل توپ صدا کرده من از هر دو راه مسئله را برایتان حل می‌کنم که بعد نگویید استاد اِنتسیکلُپِدیست علمش را از ما دریغ کرد.

روایت اول همین است که خدا آدم و هوا... نه ببخشید! حوا را خلق کرد(نه اینکه وجود زن است و تنفس برای همین همیشه هوا و حوا و اکسیژن و هموژنیزه و پاستوریزه را قاطی می‌کنم) حالا اینکه چطور خلق کرد و به قول خودمان «کی چی میگه» را کار نداریم این دوتا بزرگوار خلق شدند و شکل و قیافه گرفتند و همینطوری در بهشت قدم میزدند که یک باره آدم حوا را در کوچه باغ‌های بهشت می‌بیند... آدم هم که تا آن لحظه جز خودش و فرشته‌ها و گل و بوته‌ها کسی را ندیده بود جرقه ای در سرش احساس کرد آمد به حوا فکر کند که: ایشون کی باشن اینجا باشن! متوجه جرقه‌ی بالای سرش می‌شود و می‌فهمد که: عه فرایندی در مغز ما رخ داد که اسمش فکر است حالا باید معلوماتمان را به هم گره بزنیم تا به کشف مجهول برسیم... بقیه‌اش دیگر به خودشان مربوط است که چطور آشنا شدند و اینها...

و اما روایت دوم نظریه‌ایست که دوست محترم دوران دبستان بنده جناب آقای داروین جان در نظریه خوشگلشان که خیلی‌ها الکی الکی رد کردند و خیلی‌ها گفتند عمرا بشود نظر کسی را رد کرد که در دوران دبستانش از محضر همکلاسی بزرگواری چون استاد اِنتسیکلُپِدیست فیض برده مطرح کرد؛ که خودشان و فک و فامیلشان از نسل میمون هستند... ما که با نظریه اول بیشتر صفا می‌کنیم و غرورمان عمرا اجازه دهد از نسل میمون و امثالش باشیم... بگذریم! اصلا کاری با اینها نداریم! جد بزرگ نسل میمون‌ها برای اولین بار وقتی که داشت برای خودش موز برمی‌داشت که بحث را عوض کند به یک‌باره متوجه می‌شود موزی که در دست گرفته سه رنگ است و سبز و زرد و قهوه‌ای را در خود جا داده است؛ همان لحظه تمام همّ و غمش به مسئله‌ی تنازع بقا معطوف شد و تمام تلاشش را کرد که آدم شود... حالا اینکه ربط اینها با  هم چه بود را برایتان می‌گویم که در جلسات خصوصیتان نگویید استاد اِنتسیکلُپِدیست حرف‌هایش را بدون استدلال در نشریه‌ای که اسم علمی را یدک می‌کشد می‌زند و فرار میکند بعد به ما لقب بزن در رو بدهید و در شبکه‌های اجتماعیتان هشتک بزنید که #نهبهبزندررو بعد از آن تظاهرات و شعار و دردسرهای بعد از آن... آقا جان اصلا نخواستیم... کاری می‌کنید که از پرداخت خمس علمم پشیمان می‌شوم... اصلا به نشان اعتراض همین‌جا از ادامه آموزش انصراف می‌دهم... بروید پی کارو زندگیتان اصلا مهم نیست تفکر برای اولین بار چگونه و کجا رخ داد...

امضاء: энциклопедист
پ.ن: شماره سوم گاهنامه انار

#энциклопэдист

  • فاطمه افشاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.